صفحات

۱۳۸۹ دی ۳۰, پنجشنبه

توهین زشت به زنان و فرقه‌ی مخالف(اهل سنت)!

ذات اسلام دین زن‌ستیز است، متأسفانه این فرهنگ زن‌ستیزی به جامعه هم منتقل گردیده است! اگر مردی را به بی‌عرضگی مهم نمایند او را به زن تشبیه ‌می‌کنند، جامعه، مرد‌صفت بودن را برای هر دختر و زنی باعث افتخار می‌داند؛ اما زن‌صفت بودن چی؟ آیا اگر مردی را زن‌صفت بنامند، توهین به او تلقی نمی‌گردد؟ قطع به یقین چنین است و منشاء بسیاری از این توهین‌ها خود دین اسلام می‌باشد.
 به حدیث زیر که مجلسی بیان می‌کند، توجه نمائید؛  گرچه مسلم است که این حدیث ساخته‌ی ذهن بیماری بیش نیست، اما بیان حقیقتی را در خود دارد و آن اینکه کل دین اسلام به واسطه‌ی همین شیادان و بیماران روانی به ما منتقل گردیده است. 
می‌گویند اسلام شامل قرآن و احادیث معتبر می‌باشد؛ منبع تشخیص اعتبار یک حدیث کیست؟ ..... :
پس از داستان صلح امام حسن با معاویه، عمروعاص(مشاور معاویه) از امام حسن خواست که در میان سربازان دو سپاه سخنرانی کند. امام حسن اقدام به سخنرانی کرد  و بعد از حمد و ستایش الهی، به معرفی خود پرداخت و اضافه کرد که ما خانواده‌ی دارای کرامات و مورد عنایت الله می باشیم; ولکن چه کنم که از حقم محروم شدم ...؟!.


معاویه از بازتاب سخنان امام حسن وحشت کرد و لذا از او خواست که سخنان خود را قطع کند، حضرت نیز مجبور شد سخنرانی خود را نیمه‌تمام رها کند. هنگامیکه آن حضرت نشست، عده‌ای به او جسارت کردند. از جمله یک جوان ناصبی(منظور اهل سنت است) از بین مردم از جا بلند شده و به حضرت امام حسن علیه السلام و پدر بزرگوارش بی‌ادب نمود. تحمل آن همه فحاشی و تحقیر، سخت بر حضرت گران آمد و از طرف دیگر امکان داشت موجب شک و تردید پیروان امامت گردد; بنابراین، حضرت دست به دعا برداشت و عرضه داشت: "اللهم غیر ما به النعمة واجعله انثی لیعتبر به" خدایا! نعمت(دستگاه تناسلی مردانه) را از او بگیر، و او را مانند زنان بگران تا از آن عبرت بگیرد!
دعای حضرت مستجاب شد و جسارت کنندگان در آن مجلس شرمنده شدند .
....مردم از اثر نفرین امام حسن(ع) آگاه شدند و از این امر متعجب گردیدند؛ سرانجام جوان نفرین شده از کارش پشیمان شد و با همسرش در حالی که گریه می کردند، نزد امام حسن آمدند و از پیشگاه حضرت درخواست بخشش نمودند، حضرت نیز توبه آنها را پذیرفته، بار دیگر دعا نمود و از الله خواست که جوان پشیمان شده به حال اول خود برگردد، و چنین هم شد .
بحارالانوار/ج 44/ ص 90  

۱ نظر:

kazemita گفت...

ناصبی، فردی است که با علی بن ابی طالب دشمن باشد[۱] یا از نظر شیعیان فردی که با یکی از امامان شیعه دشمن باشد.[۲]

[۱] صنعانی، ۲/ ۴۴۳
[۲] حلی، ۲۷۷؛ خوئی ۲/ ۸۵

در زمان خلفای راشدین (از جمله امام حسن) فقه شیعه و سنی هنوز از هم جدا نشده بود كه بخواهیم به كسی در آن زمان برچسب شیعه و سنی بزنیم.